آلبرتو موراویا

تالیف و ترجمه: یاسمن حسینی

آلبرتو موراویا با نام مستعار آلبرتو پینچرل در 28 نوامبر سال 1907در رم متولد شد. او روزنامه‌نگار، نویسنده داستان‌کوتاه و رمان‌نویس ایتالیایی است که بین سال‌های 1959 و 1962 رئیس انجمن بین‌المللی نویسندگان PEN International بود. وی از چهره‌های اصلی ادبیات قرن بیستم ایتالیا به شمار می‌آمد که بسیاری از کتاب‌هایش به صورت فیلم درآمدند.

زندگینامه

او در ویا سگامباتی در رم در یک خانواده متوسط و ثروتمند به دنیا آمد. پدر ونیزی وی “کارلو” معمار و نقاش بود و مادرش “ترزا ایگنیا دی مارسانیچ” اصالت دالمیایی داشت. موراویا تحصیلات عادی را به پایان نرساند زیرا در نه سالگی به بیماری سل استخوان مبتلا شد. وی سه سال را در خانه و دو سال را در آسایشگاهی در نزدیکی کورتینا د آمپزو در شمال شرقی ایتالیا گذراند. موراویا پسری باهوش بود و زمان خود را صرف مطالعه کتاب می‌کرد و برخی از نویسندگان مورد علاقه وی جیوسو کاردوچی، جیووانی بوکاچیو، فئودور داستایوفسکی، جیمز جویس، لودوویکو آریوستو، کارلو گلدونی، ویلیام شکسپیر، مولیر، نیکلای گوگول و استفان مالارمر بودند. او زبان فرانسه و آلمانی را آموخت و شعرهایی به زبان فرانسه و ایتالیایی سرود.

او در سال 1925 در سن 18 سالگی آسایشگاه را ترک و به برسانونه نقل مکان کرد. وی به مدت سه سال که بخشی از آن را در Bressanone و بخش دیگری از آن را در رم بود مشغول نوشتن اولین رمان خود ” Gli indifferenti” (زمان بی‌تفاوتی) شد که در سال 1929 انتشار یافت.  ضمنا، موراویا دو سال قبل از آن (در سال 1927) ملاقاتی با کورادو آلوارو و ماسیمو بونتمپلی داشت و کار خود را به عنوان روزنامه نگار با مجله 900 آغاز کرد. این مجله، اولین داستان کوتاه او را منتشر کرد. از جمله کارهای وی که در این مجله انتشار یافت می‌توان ‌بهCortigiana stanca  (دیوان خسته به زبان فرانسه به عنوان Lassitude de courtisane، 1927)، Delitto al circolo دل تنیس (جنایتی در باشگاه تنیس، 1928)، Il ladro curioso (دزد کنجکاو، 1929) و Apparizione (ظهور، 1929) اشاره نمود.

پس از آن، Gli indifferenti با هزینه 5000 لیره ایتالیا با هزینه شخصی منتشر شد. منتقدان ادبی این رمان را نمونه قابل توجهی در سبک داستانی معاصر ایتالیا توصیف کردند. موراویا در سال بعد شروع به همکاری با روزنامه La Stampa کرد که سپس توسط نویسنده Curzio Malaparte ویرایش شد. وی در سال 1933 به همراه ماریو پانونزیو، مجلات نقد ادبی Caratteri (شخصیت‌ها) و Oggi (امروز) را تأسیس نمود و شروع به نوشتن در روزنامه Gazzetta del Popolo کرد. اما سال‌های منتهی به جنگ جهانی دوم برای موراویا به عنوان نویسنده بسیار دشوار بود زیرا رژیم فاشیست بررسی Le ambizioni sbagliate (1935) را متوقف و ممنوع کرد. رمانLa mascherata) Masquerade ، 1941) را توقیف و Agostino (دو نوجوان، 1941) را هم ممنوع کرد. اما L’imbroglio (تقلب) توسط Bompiani در سال 1937 منتشر شد. ولی با افزایش سخت‌گیری‌ها، موراویا برای جلوگیری از سانسور فاشیست، اکثر آثارش را در سبک‌های سورئالیستی و تمثیل نوشت کهIl sogno del pigro  (رویای تنبل) از جمله این آثار است. اما تصرف فاشیست‌ها در چاپ دوم La mascherata در سال 1941، وی را مجبور به نوشتن با نام مستعار کرد. او در همان سال با السا مورانته «داستان‌نویس» که در سال 1936با او ملاقات کرده ‌بود، ازدواج کرد. آنها در کاپری زندگی کردند و او آگوستینو را نوشت. پس از آتش‌بس در هشت سپتامبر 1943، موراویا و مورانته به Fondi در مرز استان Frosinone، منطقه‌ای که فاشیسم به صورت خودسرانه نام “ciociaria” را به آن تحمیل کرده بود، پناهنده شدند و La ciociara (زنciociara ، 1957) تجربه الهام گرفته از این وقایع است.

در ماه مه 1944 آلبرتو موراویا به رم بازگشت. او همکاری خود را با کورادو آلوارو آغاز کرد و برای روزنامه‌های مهمی مانند ایل موندو و ایل کوریره دلا سرا می‌نوشت و روزنامه‌های خود را تا زمان مرگ منتشر می‌کرد. پس از جنگ، محبوبیت او به طور پیوسته با آثاری مانند La Romana (زن رم، 1947)، La Disubbidienza (نافرمانی، 1948)، L’Amore Coniugale e altri racconti (عشق زناشویی و داستان‌های دیگر، 1949) و Il Conformista) The Conformist، 1951) افزایش یافت. در سال 1952 I Racconti او برنده جایزه Premio Strega شد و رمان‌هایش در خارج از کشور ترجمه شدند. پس از آن، La Provinciale توسط ماریو سولداتی به فیلم اقتباسی تبدیل شد. در سال 1954 نیز لوئیجی زامپا La Romana را کارگردانی کرد و در سال 1955 هم جیانی فرانسیولینی مجموعه‌ای کوتاه به نام I Racconti Romani (داستان‌های رومی، 1954) را کارگردانی کرد و جایزه مارزوتو را برنده شد. در سال 1953، موراویا مجله ادبی Nuovi Argomenti (استدلال‌های جدید) را تاسیس کرد که در آن ویراستار Pier Paolo Pasolini بود. وی در دهه 1950 مقدمه‌هایی را برای آثاری مانند صد غزل بل، پائولو ایل کالدو برانکاتی و پیاده‌روی‌های رومی استندال نوشت. او از سال 1957 نقد سینما را برای مجلات هفتگی L’Europeo و L’Espresso آغاز کرد و انتقادهای وی در جلد ال سینما (در سینما ، 1975) جمع‌آوری شده‌است.

موراویا در سال 1960 La Noia (بی‌حوصلگی یا بوم خالی) را منتشر کرد. این کتاب که به عنوان یکی از مشهورترین رمان‌های وی شناخته می‌شود جایزه ویاراجیو را از آن خود کرد و اقتباسی توسط دامیانو دامیانی در سال 1962 از آن صورت گرفت. اقتباس دیگر این کتاب نیز (The Ennui، 1998) اساس فیلم سدریک کان L’ennui است. چندین فیلم هم بر اساس رمان‌های دیگر او ساخته شد. به عنوان مثال در سال 1960، ویتوریو دی سیکا اقتباس از La Ciociara، با بازی سوفیا لورن، در سال 1963 ژان لوک گدار از Il Disprezzo (تحقیر) و Francesco Maselli در سال 1964 Gli Indifferenti (1964) را فیلمبرداری کرد. در سال 1962، موراویا و السا مورانته از هم جدا شدند اما هرگز طلاق نگرفتند. پس از آن، او با نویسنده جوان “داچیا مارائینی” زندگی کرد و تمرکز خود را بر تئاتر گذاشت. در سال 1966، او، مارائینی و انزو سیسیلیوPorcospino  Il را تأسیس کردند که آثاری از موراویا، مارائینی، کارلو امیلیو گادا و دیگران را روی صحنه ‌بُرد.

موراویا در سال 1967 از چین، ژاپن و کره بازدید کرد. ضمنا، مقاله Poesia e romanzo (شعر و رمان) او در سال 1972 در آفریقا انتشار یافت و آن الهام‌بخش اثری به نام A quale tribù appartieni (به کدام قبیله تعلق دارید؟) بود که در همان سال منتشر شد. علاوه بر آن، سفر وی در سال 1982 به ژاپن از جمله سفر به هیروشیما سبب شکل‌گیری مجموعه‌ای از مقاله‌های مجله L’Espresso در مورد بمب اتمی بود. ضمنا، همین موضوع در رمان L’Uomo che Guarda (مردی که به نظر می‌رسد، 1985) و مقاله L’Inverno Nucleare (زمستان هسته‌ای) که شامل مصاحبه با برخی از دانشمندان و سیاستمداران اصلی معاصر بود، دیده می‌شود.

علاوه بر اینها، مجموعه داستان کوتاه، La Cosa e altri racconti (چیزها و داستان‌های دیگر) به کارمن لرا اختصاص داشت که موراویا پس از مرگ مورانت در نوامبر 1985با او در سال 1986 ازدواج کرد. وی در سال 1984 به عنوان عضو حزب کمونیست ایتالیا به عضویت پارلمان اروپا درآمد. در سال 1988 تجربه‌های او در استراسبورگ پایان یافت که در Il Diario Europeo (خاطرات اروپا) منتشر ‌شد. وی در سال 1985 عنوان شخصیت اروپا را بدست آورد. موراویا مدعی دائمی دریافت جایزه نوبل ادبیات از سال 1949 تا 1965 بود و سیزده بار نامزد شده بود. در نهایت، او در 26 سپتامبر 1990 در سن 82 سالگی در رم درگذشت و بومپیانی در آن سال، زندگینامه‌ای را به نام Vita di Moravia (زندگی موراویا) منتشر کرد.

آثار

محبوبیت آثار آلبرتو موراویا به حدی است که آنها به 27 زبان زنده دنیا ترجمه شدند. آثار متعددی از او انتشار یافت که به شرح زیر است:

داستان کوتاه:

L’epidemia: Racconti surrealistici e satirici. 1944.

L’amore coniugale e altri racconti. 1949; selection as Conjugal Love, 1951; in Five Novels, 1955.

Two Adolescents: The Stories of Agostino and Luca (includesAgostino and Disobedience). 1950.

I racconti. 1952; selections as Bitter Honeymoon and Other Stories, 1954; and The Wayward Wife and Other Stories, 1960.

Racconti romani. 1954; translated in part as Roman Tales, 1956.

Nuovi racconti romani. 1959; selection as More Roman Tales, 1963.

L’automa. 1963; as The Fetish and Other Stories, 1964.

Una cosa è una cosa. 1967; selection as Command and I Will Obey You, 1969.

Il paradiso. 1970; as Paradise and Other Stories, 1971; as Bought and Sold, 1973.

Io e lui. 1971; as Two: A Phallic Novel, 1972; as The Two of Us, 1972.

Un’altra vita. 1973; as Lady Godiva and Other Stories, 1975.

Boh! 1976; as The Voice of the Sea and Other Stories, 1978.

La cosa e altri racconti. 1983; as Erotic Tales, 1986.

La villa del venerdi; e altri racconti. 1990; as The Friday Villa, 1990.

رمان

Gli indifferenti. 1929; as The Indifferent Ones, 1932; as The Time of Indifference, 1953.

Le ambizioni sbagliate. 1935; as The Wheel of Fortune, 1937; as Mistaken Ambitions, 1955.

La bella vita. 1935.

L’imbroglio. 1937.

I sogni del pigro. 1940.

La mascherata. 1941; as The Fancy Dress Party, 1947.

L’amante infelice. 1943.

Agostino. 1944; translated as Agostino, 1947.

Due cortigiane; Serata di Don Giovanni. 1945.

La romana. 1947; as The Woman of Rome, 1949.

La disubbidienza. 1948; as Disobedience, 1950.

Il conformista. 1951; as The Conformist, 195l.

Il disprezzo. 1954; as A Ghost at Noon, 1955.

Five Novels. 1955.

La ciociara. 1957; as Two Women, 1958.

La noia. 1960; as The Empty Canvas, 1961.

Cortigiana stanca. 1965.

L’attenzione. 1965; as The Lie, 1966.

La vita interiore. 1978; as Time of Desecration, 1980.

Storie della preistoria Favole. 1983.

L’uomo che guarda. 1985; as The Voyuer, 1986.

نمایشنامه‌ها

Gli indifferenti, with Luigi Squarzini, from the novel by Moravia (produced 1948). In Sipario, 1948.

Il provino (produced 1955).

Non approfondire (produced 1957).

Teatro (includes Beatrice Cenci and La mascherata, from his own novel). 1958; Beatrice Cenci (in English), 1965.

Il mondo è quillon che è (produced 1966). 1966.

Il dio Kurt (produced 1969). 1968.

La vita è gioco (produced 1970). 1969.

سبک نویسندگی

آلبرتو موراویا یکی از مهمترین و پُرکارترین نویسندگان مدرن ایتالیایی بود. رویکرد اخلاقی تیزبینانه او عمدتاً بر روی گناهان جامعه بورژوازی متمرکز است. موراویا پس از نگارش اولین رمانش تلاش کرد تا طیف بوم اخلاقی خود را بدون هیچ‌گونه تحول مشخصی گسترش دهد. پس می‌توان آثار او را تغییراتی در یک موضوع نامید. از نظر او، «روشنفکر چیزی جز شاهد زمان خود نیست». علاوه بر اینها، وی یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبی ایتالیایی قرن بیستم محسوب می‌شود. ترسیم او از مضامین وجودی، مبتنی بر بی‌تفاوتی توده‌ای و نگرانی‌های خودخواهانه جهان بورژوازی پیش از نوشته‌های ژان پل سارتر و آلبر کامو است. موراویا از نظریه‌های کارل مارکس و زیگموند فروید آگاه بود و آثارش معمولاً بر موضوعاتی مانند سیاست، جنسیت، روانشناسی، فلسفه پدیدارشناسی و هنر متمرکز شده بود. وی در کاوش‌های خود که بر اساس برداشت‌های بشریت از واقعیت است دنیایی از انحطاط و فساد را ارائه می‌دهد که افراد در آن توسط حواس خود هدایت می‌شوند و جنسیت جایگزین عشق است. ضمنا، موراویا فقدان ارتباط کامل با واقعیت را ریشه بیماری مدرن بیگانگی می‌دانست. او از رویکردهای ممکن برای عینیت بخشیدن به این بحران روابط (رئالیسم انتقادی و تجربی‌گرایی) استفاده می‌کرد و به نمایش عینی و تعبیر علمی پدیده‌های بحرانی از تمام جنبه‌های روانشناختی و اجتماعی آن می‌پرداخت. به عنوان مثال وی درGli indifferenti یک تصویر نسبتاً صریح و نامطلوب از برخی از اقشار جامعه رم ارائه داد و یک مناقشه اجتماعی را با آن ایجاد کرد.

وی در رمان بلند Le ambizioni sbagliate (1935، چرخ بخت) همان موضوع را با تعبیری دیگر در چارچوب یک ساختار دقیق به تصویر می‌کشد. داستان به سه قسمت تقسیم شده‌ و هر قسمت نمایانگر یک روز از زندگی شخصیت‌های آن است که در فواصل یک ماهه دیده می‌شود و در برابر پس‌زمینه متروک همراه با پذیرش شکست، جاه‌طلبی نیز به عنوان یکی از انگیزه‌های اساسی و ویرانگر خودخواهی انسان مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. موراویا در L’imbroglio (1937) که مجموعه‌ای متشکل از پنج داستان بلند هست بر موضوع ناتوانی انسان در دستیابی به عشق متمرکز شده‌است‌ اما او در داستان‌های موجود در I sogni del pigro (1940)، La mascherata (1941، حزب باغ) و L’epidemia (1944) که حاوی داستان‌های طنز و سورئالیستی هست به هجو دولت دیکتاتوری پرداخته‌است. موراویا در مورد نویسندگی و زندگیش می‌گوید: «مهمترین واقعیت‌ زندگی من عفونت سل استخوان‌ بود که به مدت پنج سال مرا با بیماری درگیر و با فاشیسم احاطه کرد. البته، بیماری، علاوه بر ایجاد رنج سبب شد کارهایی را که ممکن بود در شرایط طبیعی آنها را انجام ندهم‌ را با وجود وضع جسمانی نامناسب، اجرا کنم. پس، آن چیزی که ما مجبور به انجام آن می‌شویم شخصیت ما را شکل می‌دهد نه آن چه را که با اختیار خود انجام می‌دهیم».

به طور کلی، نوشته‌های او با سبک واقعی، سرد و دقیق آن مشخص می‌شود که غالباً بیماری بورژوازی را به تصویر می‌کشد و این، ریشه در سنت روایت قرن نوزدهم دارد که زیربنای آن آگاهی اجتماعی و فرهنگی بالا است. موراویا معتقد بود: «اگر نویسندگان می‌خواهند واقعیت را نمایندگی کنند باید موضع اخلاقی و برخورد سیاسی، اجتماعی و فلسفی کاملاً قابل تصوری را اتخاذ کنند اما در نهایت، نویسندگان بر خلاف اعتقادهای خود زنده می‌مانند». بیشترین موضوع‌هایی را که موراویا در اغلب کارهایش به آنها پرداخته شامل خشکی عاطفی، انزوا و سرخوردگی وجودی ‌هست و در رمان‌هایش نیز به بیگانگی اجتماعی و اگزیستانسیالیسم اشاره کرده و علاوه بر آن، خشکی اخلاقی، ریاکاری زندگی معاصر و ناتوانی مردم در یافتن خوشبختی از راه های سنتی مانند عشق و ازدواج نیز جزو مهمترین موضوع‌هایی است که آلبرتو موراویا در آثارش به آنها پرداخته‌است. معمولاً این شرایط از نظر آسیب‌شناسی در زندگی طبقه متوسط ​​وجود دارد و داستان‌های اولیه موراویا هم اغلب به طبقه متوسط ​ ​​ایتالیایی حمله می‌کند. سبک نوشتاری موراویا به دلیل استفاده از کلمات ابتدایی و معمول و همچنین به کارگیری نحو زبانی خاص، ولی با لحن تند و بدون تزئین سبب شده‌است که آثار او مورد توجه مخاطبان قرار گیرد ولی در رمان‌های بعدی وی، مونولوگ درونی برجسته هست و مطالب تمثیلی و هجوآمیز وی از نظر برخی افراد، کنایه از سیاست فاشیستی است. علاوه بر آن، داستان‌های کوتاهی که موراویا در طول دهه پس از جنگ نوشت مانند رمان‌هایش در این دوره تحت تأثیر مشغله‌های او درباره نگرانی‌های پوپولیستی بود. وی همچنین، استفاده از راوی شخص سوم را به نفع روایت اول شخص کنار گذاشت تا جهان را به صورت ذهنی به تصویر بکشد. ضمنا، در مجموعه‌های داستانی کوتاه Racconti romani (1954؛ داستان‌های رومی ، 1957) و Nuovi racconti romani (1959؛ More Roman Tales، 1964) که شامل بسیاری از بهترین کارهای او هست موراویا از زبان محاوره برای ترسیم وقایع عادی زندگی و معرفی شخصیت‌های داستانیش استفاده کرده‌است. وی در دهه 1960، از مارکسیسم دور شد و شروع به استفاده از اصول اساسی فرویدی و پدیدارشناسی برای حل تعارضات شخصیت‌های خود کرد و مجموعه داستان‌های بعدی او، Un’altra vita (1973، لیدی گودیوا و داستان‌های دیگر، 1975) و La cosa e altri racconti (1983،  قصه‌های اروتیک ، 1986) مبتنی بر جنسیت و از خودبیگانگی روان انسان بود.

اما با این که موراویا در طول کار ادبی خود فشار سانسورگران را احساس می‌کرد و آنها او را به بی‌اخلاقی، فحاشی و وسواس متهم کردند و برخی از آثار وی توقیف شدند و همه آثار وی در سال 1952 در فهرست پاپ قرار گرفت ولی مضامین تکراری و سبک روزنامه نگاری وی سبب شد که بسیاری از منتقدان به این نتیجه برسند که موراویا هنگام نوشتن در چارچوب داستان کوتاه، بیشترین تأثیر را دارد. تمایل موراویا به دوباره کاری تعداد محدودی از مضامین باعث شد تا برخی منتقدان، وی را به عنوان نویسنده‌ای از یک محدوده محدود که برای پیشرفت تکنیک‌های رمان یا داستان کوتاه کار کمی انجام داده است، تفسیر کنند. با این حال، بیشتر افراد، موراویا را به عنوان هنرمندی می‌شناسند که حداکثر توان خود را به درک موضوع‌های گوناگون اختصاص می‌داد و از دستگاه‌های کلاسیک قصه‌گویی برای بررسی مشغله‌های تمدن مدرن استفاده می‌کرد. پس، در نهایت ما باید بدانیم که شهرت جهانی و محبوبیت سبک نگارشی موراویا به حدی هست که منتقدان نیز مهارت روایی، نفوذ روانشناختی، توانایی وی در خلق شخصیت‌های معتبر، گفتگوهای واقع‌بینانه او و همچنین سبک خشن ولی بدون چشم‌پوشی از ابراز حقیقت را که در وی وجود داشت، ستایش ‌می‌کنند.

تالیف و ترجمه: یاسمن حسینی

دفتر طنز حوزه هنری

 

منابع:

  1. Alberto Moravia, https://www.britannica.com/biography/Alberto-Moravia
  2. Alberto Moravia, https://en.wikipedia.org/wiki/Alberto_Moravia
  3. Alberto Moravia, https://biography.yourdictionary.com/alberto-moravia
  4. Moravia, Alberto, https://www.encyclopedia.com/people/literature-and-arts/italian-literature-biographies/alberto-moravia
  5. Alberto Moravia, https://www.enotes.com/topics/alberto-moravia/critical-essays/moravia-alberto-79361

مقاله های مرتبط:

کمدی به سبک ایتالیایی

کمدی ماسکی (کمدی هنرمندان)

فرانچسکو تولیو آلتان

ایتالو کالوینو 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا